مواضع برخي از سياسيون بعد از شنیدن خبر ظهور
مواضع برخي از سياسيون بعد از شنیدن خبر ظهور اينگونه پيش بيني مي شود:
اگر حضرت مهدي سلام الله عليه همين فردا ظهور كند
اوباما:
حالا كه كار به اينجا رسيده، ما اصلاً با مسائل داخلي مسلمانان كاري نداريم. اما يك بسته پيشنهادي براي ايشان فرستادهايم كه اگر ظرف مدت 48 ساعت پاسخ مثبت ندهد، دايرهي تحريم اقتصادي را تنگتر ميكنيم. كاري ميكنيم كه نه تنها هواپيما و بنزين ندهند، بلكه كشورهاي هم پيمان حتي دارو و كره و پنير هم نفروشند.
نتانياهو:
شايد به مكه، قم و جمكران حمله هوايي كنيم و يا اصلاً حمله اتمي داشته باشيم.
صدر اعظم آلمان:
مواضع وي نسبت به هلوكاست براي ما روشن نيست.
منتظري (در پاسخ به استفتاء برخي از كساني كه نميخواهند نامشان فاش شود. به نقل از بيبيسي):
حمايت و اطاعت از كسي كه هنوز عدالتش به اثبات نرسيده است صورت شرعي ندارد.
صانعي: گوش كردن به اخبار مربوط به ظهور حضرت حرام است!
خاتمي (در جمع عدهاي از زنان و دختران):
مسلمانان و شيعيان نبايد در طرفداري از آن حضرت افراط كنند! دين اگر مقابل آزادي بايستد، محكوم به شكست است. (كف و صوت حضار)
خاتمي در نشست با شخصيتهاي مسيحي و يهودي:
ما اصلاً با ظهور ايشان كاري نداريم. تاريخ نشان داده كه با زور كاري حل نميشود. ما سعي ميكنيم با گفتمان مسائلمان را حل كنيم.
خاتمي در مصاحبه مطبوعاتي:
اصلاحات با امام زمان يا بي امام زمان راه خودش را ميرود و چار چوبهايش هم مشخص است. ما ميگوييم قانون. اصلاً امام زمان هم بايد قانون گرا باشد.
موسوي پس از گذشت سالها از ظهور، پست سر گذاشتن جنگها و ايام آغازين استقرار حكومت جهاني:
قبلاً اگر چيزي از امام زمان يا انتظار يا ظهور چيزي نميگفتم، چون احساس خطر نميكردم. اما الان با اين چيزي كه اتفاق افتاده احساس خطر كردم!
موسوي در گفتگو با اعضاي ستاد:
اتفاقاً قبلاً هم در چكسلواكي يك نفر كه سالها نقاشي ميكرد قيام كرد و رئيس جمهور شد. پس چه اشكالي دارد كه من بيايم.
موسوي در گفتگوي تلويزيوني:
اين كه ميگويند ايشان ظهور كرده دروغ است. اين كه ميگويند مردم فوج فوج به ايشان ميپيوندند دروغ است. اين كه آمار ميدهند حكومتهاي جور يكي بعد از ديگري سقوط كردهاند دروغ است. اصلاً جز آن چه من ميگويم هر كه هر چي ميگويد دروغ است.
موسوي در جمع طرفداران:
به من ميگويند تو امام زمان و نمايندههاي ايشان و حكومتهاي منصوب و واليان ايشان و حتي سپاه و لشكريان ايشان را قبول نداري! اصلاً اين گونه نيست. اتفاقاً من قبل از همه شما و حتي از بچهگي اينها را قبول داشتم. ولي ما آن نمايندهاي را قبول داريم كه به حرف ما گوش كند. آن حكومتهاي منصوب را قبول داريم كه خودمان رئيساش باشيم. آن واليان را قبول داريم كه در انتصاب آنها از ما نظر خواسته باشند و آن دسته از سپاه و لشكر امام را قبول داريم كه حرمت دشمنان امام را مانند ناموس خود محافظت كنند و اساساً آن امام زماني را قبول داريم كه ما را به رسميت و رياست بشناسد.
كروبي:
من از كسي ترسي ندارم. همين كه امروز صبح اين خبر را شنيدم 50 يا 60 تا نامه به ايشان نوشتم و به بقيه هم رونوشت فرستادم. چطور شد تا ديشب طبق آخرين اخباري كه من داشتم ايشان ظهور نكرده بود، من خوابم برد، صبح كه بيدار شدم گفتند: آقا ورق برگشته و امام زمان ظهور كرده است؟!
دفتر كروبي:
جناب آيت ا... كروبي (ادام ا... ظله العالي) در تجمع دشمنان امام زمان (ع) حضور عمدي نداشتهاند، بلكه با تاكسي از آنجا عبور ميكرد كه در ترافيك گير كردند. عدهاي با زيارت ايشان او را از تاكسي پياده كردند و از او خواستند كه برايشان حرف بزنند و ايشان نيز حضار را نصيحت كرد كه صبر و تأمل داشته باشند تا ببينيم چه ميشود؟
هاشمي در يك مصاحبه مطبوعاتي به هنگام ظهور:
خبرنگار: ميگويند شما آن طور كه بايد و از شما انتظار ميرفت ايشان را قبول نداريد؟!
هاشمي: اصلاًً اين طور نيست. اتفاقاً ايشان هنوز نيامده بود و در غيبت بود كه ما خودمان ايشان را به مردم معرفي كرديم. ما گفتيم در شرايط فعلي ايشان بايد امام باشند. الآن هم كه بقيه نگاه ميكنيم ميبينيم اتفاقاً انتخاب درستي كرده بوديم و به موقع ايشان را در اذهان عمومي آورديم و مطرح كرديم. من و امام زمان لازم و ملزوم هم ديگر هستيم.
هاشمي در يك نامه بدون سلام بعد از خروج و انقلاب:
اگر به بزرگان اين نظام مانند فرزندان من آسيبي برسد و يا اهانتي شود، ممكن است من باز هم دندان روي جگر بگذارم و حرفي نزنم، اما ديگ جوشان سينههاي معترضين ميتركد و محتواي آن به خيابانها ميريزد.
هاشمي در كوران انقلاب و درگيريهاي آخر الزمان:
بالاخره ما خودمان گفتيم اسلام و امام زمان. اما براي برون رفت از اين بحران چند پيشنهاد دارم كه برخي از دوستانم در تشخيص مصلحت نيز آنها را تأييد كردهاند. (به حالت بغض و گريه) اولين شرط برون رفت از اين بحران، آزادي همهي اون افرادي است كه گناهي جز انكار حضرت نداشتند و براي احقاق حقشان بسيار آرام به خيابانها آمده بودند.
هاشمي در خطبهي نماز:
از پيامبر حديث داريم كه به حضرت علي (ع) فرمود: اگر مردم تو را خواستند خدمت كن و اگر نخواستند برو و در خانه بنشين. حالا بالاخره ايشان آمدند و كارها را مديريت ميكنند. بقيه هم نظرياتي دارند و كار خودشان را ميكنند و البته مردم هم در آخر نظر خودشان را خواهند داد.
ناطق نوري:
اميدوارم ايشان بتوانند اعتماد از دست رفته در ميان مردم را دوباره جمع كنند.
فائزه:
اگر خاتمي در 18 تير و موسوي در 22 خرداد بي عرضگي نميكردند، ما همان موقع كار را تمام ميكرديم و به اينجا نميكشيد.
مهاجراني در لندن و مصاحبه با بيبيسي:
اين امام زمان با آن امام زماني كه ما ميشناخيتم زمين تا آسمان متفاوت است. ايشان بايد در برخورد با منكرين، ظالمين و مستكبرين جهان دو اصل مهم «تسامح» و «تساهل» را سر لوحه اقدامات خود قرار دهند. بعيد نيست اگر دست به شمشير ببرند مثل اجدادشان كشته شوند.
سروش:
امام زمان شدن نتيجهي سير طبيعي عرفا است. هر كسي ميتواند امام زمان بشود. در واقع تلاش عرفا در شكلگيري اصل دين و امامت نقش آفرينشي دارد. اين كه ميبينيد امام زمان يك جا رئوف است و يك جا غضبناك، چون او هم مثل بقيه است. الزامي ندارد كه بيان ايشان بيان خداوند باشد، بلكه خداوند مضمون منظورش را به ايشان رسانده و صورت آن را خود ايشان ميسازد و ... .
حجاريان، امينزاده، تاجزاده و ... در ستاد برنامهريزي:
در ميان مردم شايع كنيد كه چون امام زمان مدعي حكومت اسلامي شده است، معلوم است كه طرفدار مصباح است. مصباح هم ميگفت: حكومت اصالت دارد نه جمهوري. شايع كنيد اينها همه با جمهوريت مخالف هستند. شايع كنيد كه ايشان ميخواهد حكومت منطقهاي از جهان را به مصباح بسپارد.
عطريانفر:
ما به عنوان نخبگان موظفيم كه حرف بزنيم. درست است كه ما سوپاپهاي نظام مهدويت هستيم و البته گاهي هم ريپ ميزنيم، خوب امام زمان ريپ ما را تنظيم كند. مگر او براي اصلاح جامعه نيامده است؟ البته ايشان بايد توجه داشته باشند و عنايت كنند كه چه اتفاقي افتاد كه ما نخبگان ريپ زديم؟!
ابطحي:
يك سوي شجاعت اين است كه عدهاي به سوي حضرت بشتابند، اما يك سوي ديگر شجاعت اين است كه ما با شجاعت تمام اقرار كنيم كه هيچگاه ايشان را نشناختيم و در راهش هيچ قدم مثبتي بر نداشتيم. و البته طبيعي است اگر دادگاه بگويد اين بيمعرفتي ما و كارهايي كه كرديم گاهي هم به نفع دشمنان ايشان بود و زمينه را براي تأخير ظهور مساعد ميكرد.
بهزاد نبوي:
من در جلسه خصوصي گفتم كه بالاخره چارهاي از قبول ايشان نيست. اما چون نميخواهم به خاتمي، موسوي و بقيه بر و بچهها خيانت كنم، حاضر نيستم علني بگويم.
برخي از روحانيون به اصطلاح مبارز:
ما شاگردان امام خميني (ره) و پويندگان راه ايشان هستيم. همان طور كه هيچ كس حق نداشت به خاطر مخالفت با ولي فقيه به ما انگ ضد ولايت فقيه بزند، امروز نيز هيچ كس حق ندارد به خاطر مخالفت با شخص حضرت مهدي، به ما بر چسب ضد امام يا ضد ولايت بزند. ما اصل امامت را قبول داريم و اساساً اين فقط ما هستيم كه ميفهميم امامت و ولايت يعني چه؟ اما امام و صاحب ولايت كيست و چه حد و حدود و حقوقي دارد؟ يك بحث ديگري است.
كواكبيان به نمايندگي از فراكسيون اقليت در مجلس:
خبرنگار: گمان ميكنيد شخص امام زمان (ع) در تعيين حكام، نايبان، واليان، نمايندگان و ... از سوي مجلس با مشكل مواجه شوند و روزهاي سختي در پيش داشته باشند؟
كواكبيان (با همان خندهي مسخره): حتماً – حتماً، شك نكنيد. ايشان حتي يك نشست تخصصي هم با ما نگذاشتند و اصلاً از ما نظر نخواستند. معلوم است كه روزهاي سختي در پيش دارند و از سوي مجلس با مشكل مواجه خواهند شد. حالا ببينيم چه كساني را معرفي ميكنند. ولي فرقي نميكند. هر كس را كه معرفي كنند، فراكسيون تصميم خودش را در مخالفت گرفته است.
سو تيتر روزنامههاي زنجيرهاي:
- باز هم قتلهاي زنجيرهاي!
- جناح راست متهم اصلي پروندهي قتل رؤساي سيا – موساد و آنتلي جنت سرويس!
- نمي شود يك نفر براي شش ميليارد نفر تصيميم بگيرد.
- مردم خودشان ميتوانند امام زمان خود را انتخاب كنند.
احمدي نژاد:
جانم فداي ايشان. من در خدمتگزاري و نوكري حاضرم. اگر شبيه رئيس جمهورها نيستم، شبيه نوكران حضرتش كه هستم. حتي اميد دارم در ركاب ايشان شهيد شوم. اگر به من كاري دادند انجام ميدهم و اگر هم ندادند، نظر مبارك ايشان شرط است. ولي اي كاش يك كار آبرومندي هم به مشائي بدهند. حتي اگر به قيمت كنار گذاشتن من باشد.
برخي از مؤمنين جانماز آبكش و مدعي:
گفته بودند ايشان بيايند چنين و چنان ميشود. آقا خون ريخته شده! آقا در جهان ظلم هست. اين چه اسلامي است كه اين همه كشت و كشتار دارد. كدام عدالت. جواب اين خونهايي كه از دو طرف ريخته ميشود را چه كسي مي دهد؟ الكي جوانهاي مردم را به خيابانها كشيدهاند و براي آنها حديث ميخوانند كه در اين راه اگر جهاد كنيد و كشته شويد، شهيد ميشويد! يعني چه الآن ظهور شده و قيام است و شايد برپايي حكومت و عدالت چند دهه به طول بيانجامد... اصلا ما با اين حرفها كاري نداريم. اين كه نشد اسلام. - خدا ميداند. ما ميرويم در گوشهاي به عبادت خداوند ميپردازيم و منتظر قيامت مينشينيم. همان بهتر كه ما هيچ نگوييم و به عبادت و تلاوت قرآن و دعاي كميل و زيارت عاشورا كه خيلي هم ثواب دارد و كاسبي خود مشغول باشيم. ما اين ظهور را نخواستيم و إن شاءالله زيارت كربلا و عمرهي مفرده ما را بس.
اصولگرایی یک گروه یا فرد نیست . اصولگرایی در هیچ حزب و باندی معنی نمی شود و هیچ کس وارث آن نیست . اصولگرایی صفت است ... صفتی که به من .. تو .. ما، و به هر کس که مبانی ارزشی اسلام اعتقاد دارد تلقی می شود. تا آنروز من با تو.....و تو با منی که من و تو با اصول اسلامیم ...و مطیع امر دوست. پس هر که با اوست... با ماست ... بیا تا من تو ما بشویم ...برای او